۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

هجدهم تیرماه را پاس بداریم .


هجدهم تیرماه را پاس بداریم 

ما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم
شور عشق در سینه داشتیم و!
پیش از آن که عاشق شویم ، سینه بر خاک سوده مردیم
ما را به خاطر بیاور!
ما را که سینه سرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار ، پیش از آنکه آوازه خوان شویم
بر شاخه ای تکیده از تکیه گاه خویش
جان واسپردیم
بخاطر دارم پیامشان را ، سرنوشتشان را
آری...
و همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازهای صامت سینه سرخان سینه بر سیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
واز تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم . آمین
(سروده شهید عزت ابراهیم نژاد ، لاله سرخ کوی دانشگاه )
18 تیر ماه ، سالگرد حمله خشونت آمیز و ددمنشانه سازماندهی شده توسط اقتدارگرایان به خوابگاه دانشجویان کوی دانشگاه تهران ، یادآور کینه عمیق حاکمیت و عوامل آن نسبت به دانشجویان ، به عنوان نسل پیشرو و مشعل دار آزادیخواهی کشور است.
سالگرد روزی که فاجعه بارترین تهاجم علیه نهاد دانشگاه در نیمه شب (هفدهم ) و روز آن (هجدهم تیر ماه ) شکل می گیرد.
فاجعه ای که از دقایقی پس از نیمه شب پنج شنبه هفدهم تیر ماه 1378 از درب ورودی کوی دانشگاه آغاز و تا ساعاتی پس از آن ، به داخل محوطه و درون اتاق های دانشجویان بی پناه گسترش یافت.
زشتی و شناعت عملکرد حکومتیان بدان حد بود که مجال دفاع از آن را از تمام سران و ولایتمداران سلب نمود. ابعاد این حادثه و فاجعه هولناک آنچنان عظیم بود که اکنون نیز به رغم گذشت سالیان ، یادآوری چنان سبعیتی ، اندوهی جانکاه و تلخکامی غیر قابل تحملی را موجب میگردد.
دانشجویان این پیشاهنگان آزادیخواهی و استقلال طلبی ملت ایران در سحرگاه هجدهم تیر ماه 1378 بیرحمانه مورد ضرب و جرح و قتل شعبان بی مخ های حاکمیت واقع می گردند. جنایتکارانی که در حین پرتاب دانشجویان از طبقه سوم ساختمان شماره 22 ، وقیحانه فریاد یا حسین و یا زهرا سر می دهند و مغول گونه با نخبگان این مرز و بوم رفتاری مینمایند که روی چنگیزیان و صدامیان را سپید می سازند.
از شب تا به صبح می زنند و می کشند ، خرد می کنند و می سوزانند و به سرقت می برند تا در پیشگاه ارباب ولایتمدار ، مقرب تر گردند. آنانی که خود را حزب الله نام نهاده بودند ، با شعار " حزب الله ، ماشاالله "  اعمالی ننگ آور از خود بروز دادند که تا ابد فراموش نخواهد شد.
سبعیت حنایتکاران در آن صبح گاه چنان بود که دلها  را به هیجان و تلاطم واداشت ، بدانسان که آتشفشان ستم سوزی دانشجویان فوران  آغازید و برشوریدن بر ظلم ، لحظه به لحظه اوج گرفت و با فراز ونشیبی چند ، تا واپسین ساعات روز سه شنبه 22 تیر ماه ادامه یافت.
در آن روزها قداره بندان حکومت چنان بر اقامتگاه دانشجویان تاخته و از آن ویرانه ای ساختند که یادآور فردای آزادی خرمشهر از چنگال بعثیان جنایتکار بود.
فاجعه ای چنان وسیع و غیر قابل توصیف که هنرمندی هیچ عکاس و توانایی هیچ گزارشگر چیره دستی را یارای به تصویر کشیدن و روایت نمودن این لحظات دردناک و این صحنه های هول انگیز نبود.
برپایه گزارشات آن ایام ، عزت الله ابراهیم نژاد ، تنها مقتول حوادث دانشجویی تیر ماه 78 در ایران است که "حسن مقدس ، رئیس شعبه سوم دادگاه انقلاب تهران" او را به اتهام " اقدام علیه امنیت داخلی کشور از طریق شرکت در راهپیمایی کوی دانشگاه و دادن شعار علیه مامورین و پرتاب سنگ " مجرم شناخت ، ولی به علت فوت وی ، قرار موقوفی تعقیبش را صلدر نمود؟!
جالب اینجاست که وی علیرغم آن که خود بدست عوامل مسلح و مهاجم به کوی دانشگاه به شهادت رسیده است ، به اقدام علیه امنیت ملی متهم گردید ، ولی کسانی که او را به قتل رسانیده بودند از هر اتهامی مبرا دانسته شدند.
طرفه تر آن که متهمان حکومتی کوی دانشگاه که علاوه بر قتل ، تعداد بیشماری را مضروب و مجروح نموده  و اموال آنان را به تاراج برده بودند ، تبرئه می گردند و هیچیک مجازاتی درخور نمی یابند ، ولی بسیاری از دانشجویان و مردم بیگناه را به بازداشتگاه های امنیتی ، از جمله " شکنجه گاه توحید" منتقل می سازند و قوه قضائیه که در صدور احکام شداد و غلاظ سرعتی خیره کننده داراست را ، همچنان در شناسایی قاتل شهید عزت ابراهیم نژاد ، شتابی نیست.
از میان خیل عظیم زندانیان کوی دانشگاه ،" اکبر محمدی" پس از تحمل دوران سخت و پر شکنجه  بازداشتگاه توحید وزارت اطلاعات و با سپری ساختن حدود هفت سال از دوران محکومیت خود ، در اثر اعتصاب غذای دلیرانه اش جان باخت.
...هنوز اما فریاد نیروهای انصار حزب الله و لباس شخصی ها ، نه تنها از درون کوی دانشگاه ، که از بسیاری دیگر گوشه و کنار شهر به گوش می رسد.
هنوز صدای فریادهای دلخراش دختران و پسرانی که زیر دست و پای چماقداران ضجه می زنند را می توان شنید...
...هنوز کسی نیست که بگوید چه کسی چشم دانشجویی را کور کرد و خونی را به ناحق بر زمین ریخت.
اینک اما نباید گمان برد که جنبش دانشجویی همیشه زنده ایران ، به خاموشی گراییده است. جنبش دانشجویی همچون آتشی در زیر خاکستر ، در زمان خود با زبانه هایی بس سوزنده تر از همیشه سر برخواهد آورد.
 جانیان باید بدانند که فاجعه 18 تیر هیچگاه از حافظه ملت ایران و دانشجویان ایرانی محو نخواهد شد.
دکتر سید مصطفی علوی18 تیر ماه 1391

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر