۱۳۹۱ مهر ۱۸, سه‌شنبه

شیاطین درجنگ قدرت.


هر روز درایران ونظام جمهوری اسلامی، برسر قدرت جنگی برپاست یکی از ره قلدری پیش می رود دیگری از ره محبت، یکی از در قهر پیش میاید و آن دگر از در صلح ، یکی از درجسارت می آید و آن دیگری از در حقارت. بگذریم به تارگی خبری از طرف محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام نقل شده  بدین مضمون: محسن رضايي  این مطلب رادر گفت وگو با یکی از روزنامه های صبح کشور مطرح کرد رضایی درباره حل مشکل نرخ ارز در کشور افزود: [پس از نشست خبري روز چهارشنبه] از رئيس جمهور سوال کردم که شما چه کاري با ارز مي خواهيد انجام دهيد که وي اطمينان داد طي همين ۲هفته در عمل اقدامي براي ارز انجام دهد و تغييراتي در اين باره رخ دهد. وي ادامه داد: حالا منتظر مي مانيم تا ببينيم در اين دو هفته چه اتفاقي مي افتد. از سوی دیگر در اقدامی شتاب زده تکذبیه ایی از طرف دفتر احمدی نژاد منتشر می گرد: دکه این نقل قول به کلی عاری از حقیقت بوده و کذب محض می باشد. بار دیگر تاکید می شود مطالبی که دیگران از قول رییس محترم جمهور مطرح می کنند، عاری از هرگونه اعتبار و سندیت بوده و از اصحاب رسانه انتظار می رود از انتشار آن خودداری کنند
          از سوی دیگر با نزدیک شدن به ایام ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهور هر دفعه یکی از عوامل نظام سر از سوراخی بیرون می آورد و شعار آمدن یا نیامدن در انتخابات را می دهد! گویی آش دهان سوزی این عوامل هستند و اگر هر کدام از این اشخاص بیایند ویا نیایند، ایران را با آمدن این اشخاص  آباد وبا نیامدن ویران می شود. و در آخرین اظهار نظر برادر کوچک آقای خاتمی در مصاحبه ایی با روزنامه اعتماد اینگونه تاکید می کند: آقای محمد رضا خاتمی گفته است "من نمی گویم همه اصلاح طلبان درباره ولایت فقیه یک جور فکر می کنند و یک اعتقاد دارند اما در اینکه ما به قانون اساسی که یک اصلش هم ولایت فقیه است، التزام داریم، تردیدی وجود ندارد" ونظرات خود را این گونه ابراز داشته: 1 تمایل اصلاح طلبان به حضور در انتخابات آتی ریاست جمهوری2 قبول قانون اساسی فعلی و اصل ولایت  فقیه.3 انتقاد به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران. احتمال گوشه گیری و سکوت اصلاح طلبان در صورت اصلاح ناپذیرن بودن حکومت ایران درخواست برگزاری انتخابات آزاد در ایران.  محمدرضا خاتمی، برادر کوچکتر محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران است. رئیس جمهور پیشین ایران در هفته های اخیر مکررا اعلام کرده که اصلاح طلبان برانداز نیستند و چنین قصدی درگذشته هم نداشته اند.
ابتدا نگاهی به تایید و تکذیب سُخنان احمدی نژاد می اندازیم . آقای احمدی نژاد گفته ها ویا نا گفته های شما زیاد فرقی نمی کند شما در این 8 سال وعده ها دادید و آنها رانه تنها به انجام نرساندید بلکه اکنون بعداز 8سال در بی سرانجامی کشور را رها کردید! آقای احمدی نژاد اگر تمام سُخنان پاسداری چون خود بنام محسن رضایی را دروغ بنگریم. شما به عنوان رئیس دولت حرف راست چه دارید؟ این بازار آشفته و از هم گسیخته اقتصاد و ارز را نه در دو هفته درچه مدتی قرار است سامان دهید؟ شما اگر بگویید 10سال طول می کشد دیگر کسی باور نمی کند! چون آن قدر دروغ به خورد این مردم بخت برگشته داده اید که به سُخن هیچ کدام از سران نظام اعتمادی ندارند. آقای احمدی نژاد الان در سراتا سر ایران با بازهایی تعطیل ، نیمه تعطیل واقتصادی ورشکسته روبرو هستیم و چگونه در دو هفته که جای خود دارد در دو سال می توانید این بازارها را به حرکت در بیاورید. کاری که در8 سال شما انجام دادید، اگردولت به دست دیوانه ای سپرده شده بود در80سال نمی توانست اینگونه سرانجامی برای کشور انجام دهد! خدمت آقای محسن رضایی نیز اظهار می دارم باز نزدیک انتخابات شد و شما هم شعارهای اقتصادی آغاز کردید؟ مشکل کشورما این نیست که شخص عوض شود مشکل اینجا است که باید کلیت تغییر نظام تغییر کند.
آقای محمد رضا خاتمی کسی به نظرهای شما شکی ندارد! بارها بنده اظهار داشته ام اصلاح طلبان مخالف کلیت نظام نیستند بلکه مخالف سیاستهای فعلی نظام هستید. اما اظهارات شما شاید پنبه را از گوش کسانیکه فکر می کنند شما در فکر تغییردرکلیت نظام هستید بیرون آورد. وبنده امیدوارم اینگونه افراد به خود آیند وچهره واقعی اصلاح طلبان را بشناسند. حتی شما اظهار داشته اید: اگر نتوانیم در اصلاح نظام شرکت کنیم گوشه گیری می کنیم وفرموده اید دندان طمع را بکشید اصلاح طلبان برنداز نبودند و نخواهند بود. بله آقای خاتمی  بارها بنده در نوشته های خود ابراز داشته ام اصلاح طلبان امروزهمان اقتدارگرایان دیروز هستند. همان بازجوها، ماموران اطلاعات، سپاهیان استعفاء داده یا بازنشسته شده، قاضی هایی که حکم برای مخالفان صادر می کردند! وشما اصلاح طلبان دست در خون این ملت دارید خود می دانید با تغییر نظام باید جوابگوی اعمال خود باشید. در قیام 88اگر این قیام به ثمر ننشست بخاطر این بود که آقای موسوی، کروبی، خاتمی...وبقیه اصلاح طلبان خواهان تغییردرسیاستهای نظام بودند نه کلیت نظام! حتی در بیانیه آخر آقای مجتبی واحدی مشاور آقای کروبی با نام خداحافظی با استاد بر این امر تاکید شده بود که فعالیت شما در چهار چوب نظام بوده نه تغیر نظام. و فقط در این میان عده ای از مردم که گمان داشتند شما بفکر تغییر در کلیت نظام هستید سلاخی شدند! اکنون حتی درباره زندانیان وقتی سُخن می گویید یادی از زندانیان غیراصلاح طلب نمی کنید داغدار اصلاح طلبان خود هستید! وگویی زندانی دیگری در این میان نیست آقای حشمت الله طبرزدی، کاظمینی بروجردی، سعید ماسولی، و بسیار زندانی که اصلاح طلب نیستند برای شما معنی ندارند. چون شما چهار چوب پوسیده این نظام را نگه داشته اید که بر سر شما آوار نشود.
باری در پایان مطلبم خطاب به تمام کسانیکه سنگ اصلاح طلبان و سران اصلاح طلب را به سینه می زنند درخواست می کنم مطالب شما را دقیق بخوانند و به این نتیجه برسند قرار نیست کسانی به اسم اصلاحات تغییری در نظام دهند، بلکه قرار است به اسم اصلاحات قدرت خود را در نظام از دست ندهند. به خود آییم قبل از انکه پشیمانیها ما را به خود آورند و انگاه دیر شده باشد
زنده وپاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران
نویسنده بهمن سعیدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر